16PF

آزمون 16 عاملی کتل ( PF 16 )

  • آزمون  کتل توسط ریموند کتل در سال 1949  و تحت عنوان آزمون شخصیتی 16 عاملیPersonality Factors  ( PF 16 ) ساخته شد که براساس آن می توان ارزیابی کاملی از شخصیت هر فرد  به دست آورد.
  • کتل این پرسشنامه را با استفاده از فهرست صفات شخصیت که توسط آلپورت و اودبرت (1936 ) ازادبیات روان شناسی و روان پزشکی تدوین شده بود و شامل 4505 صفت بود، تدوین کرد.
  • او درمرحله اول این صفات را به 171 رگه محدود کرد و نهایتا پس ازمحاسبه همبستگی متقابل این رگه ها و با استفاده ازروش تحلیل عاملی آنها را به 36 بعد تقلیل داد.
  •  آزمون کتل شامل 178 جمله در مورد فرد است که باید به صورت 5 گزینه ای به آن پاسخ دهد.
  • این تست دارای 16 بعد اصلی است که می تواند ابعاد گسترده ای از شخصیت را نشان دهد و می تواند در انتخاب رشته و شغل، انتخاب پرسنل، مداخلات درمانی، مشاوره ازدواج و مشاوره تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.
  • زیبایی این آزمون در این است که به جای آسیب شناسی روانی ، به متغیرهای شخصیتی بهنجار متمرکز است .
  • برخلاف ابزارهایی که برای برجسته کردن حوزه های اختلالات طراحی شده اند،  آزمون شخصیت کتل یک سنجش شخصیت به دور از تهدید و قضاوت است که صفات باثبات شخصیت را جستجو می کند.
  • نیمرخ های روانی آزمون یک زوج ، ابزاری عالی برای جستجوی حوزه های تعارض، تعادل هیجانی یا مکمل هم بودن و شباهت زوج ها ، به دور از قضاوت و خنثی فراهم می کند.
  • استفاده از آزمون کتل در مشاوره پیش از ازدواج : آزمون16PR را می توان در مشاوره پیش از ازدواج به منظور شناسایی حوزه های بالقوه تعارض در سال های آینده به کار بست.
  • این مداخله اغلب شامل زوج هایی می شود که هنوز شیفته ویژگی های یکدیگرند، در حالی که در آینده نسبت به این ویژگی ها نفرت پیدا می کنند.
  • با نگاهی به تفاوت های شخصیتی، آنگونه که در نیمرخ آزمون کتل ارایه می شود ، متخصص بالینی فرصت می یابد تا مشخص کند آنان در کدام ویژگی ها در آینده از یکدیگر رنجش پیدا می کنند.
  • سنجش پایداری زناشویی : وقتی که نمره های متوسط یا بالا در مقیاس C و Q1 و نمره های متوسط یا پایین در مقياس O ، L و Q4 دیده می شود، میدانیم که برخلاف تعارض هایی قبلی، پیش آگهی خوبی برای روابط وجود دارد.
  • این مطلب به ویژه وقتی که همسران نمره بالا در مقیاس B( استدلال انتزاعی) دارند، صدق می کند که با ازدواج های پایدار همبستگی نشان داده است.
  • الگوهای مهمی که مشکلات بالینی را نشان می دهند شامل :
  • 1)نمره پایین در مقیاس H، E ،A و F و نمره بالا در 2Q که اغلب شاخصی از نشانگان قربانی شدن کودک است.
  • 2)نمره بالای O ،Q4 و Q2 و نمره پایین H، Q3،C، F، E و A که نشان می دهد افسردگی وجود دارد.
  • 3)نمره پایین C و Q3 با نمره بالای O و Q4 که نشان دهنده اضطراب بالاست.
  • 4)همسرانی که در مقیاس A  ( گرمی ) و H ( تهور و جسارت )، تفاوت فاحش با هم دارند ،ممکن است در طول زمان ، دچار تعارض شوند .
  • 5) همسرانی که در مقیاس G ( با وجدان و پایبند قانون )  و Q1 ( باز بودن نسبت به تغییر ) با یکدیگر تفاوت دارند، ممکن است در برابر نگرش طرف مقابل دچار ناکامی شوند .
  • 6)زنان و شوهرانی که در عامل مرتبه دوم برونگرایی نمره های همسو دارند، به احتمال زیاد دارای زناشویی پایدارتری هستند. به عبارت دیگر، اگر هر دو همسر درونگرا یا هر دو برونگرا باشد به احتمال زیاد از ازدواج پایدارتری برخوردار خواهند بود .
  • 7) نمره های مشابه در عامل مرتبه دوم اضطراب نشان دهنده پایایی زناشویی است به شرطی که سطح نمره در هر دو پایین باشد.
  • 8)نمره های بالا در عامل مرتبه دوم اضطراب در زن شوهر و یا هر دوی آنان به احتمال بیشتر با ناپایداری زناشویی همبسته است .
  • 9 )  همبستگی مثبت بین نمره های  مقیاس های B (هوشمندی) ، C (ثبات هیجانی) ، F (تکانشوری یا سرزنده بودن) ،G (پایبندی به قانون) ، H(تهور) M (تخیلی بودن ) ، Q1و Q3 ، در بین زوج هایی که ازدواج پایدار داشتند بیشتر مشاهده شد .
  • 10)  تفاوت های زیاد در مقیاس A (گرمی میان فردی) ، F(تکانشوری) ، I(حساسیت) و Q4(تنش)  ، به ازدواج های ناپایدار منجر می شد.
  • 11) از سوی دیگر تفاوت در مقیاس های E (سلطه گری) و O(گرایش به احساس گناه یا نگرانی) در ازدواج های پایدار دیده شد.
  • 12 ) نمره های بالا در مقیاس B (هوشمندی) و C (ثبات هیجانی) و نمره های پایین در مقیاس E (سلطه گری) و N (صراحت و رک گویی) ، نیز با ازدواج پایدار همبستگی دارند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *