اضطراب
اضطراب یک حالت خلقی منفی است که مشخصه اش نشانههای بدنی، تنش فیزیکی و ترس در خصوص آینده آن است.
اضطراب در انسان می تواند یک حالت ذهنی ناراحتی ،مجموعه ای از رفتارها (نگران به نظر رسیدن ،مضطرب بودن و بی قراری )یا پاسخی فیزیولوژیایی در مغز باشد که به صورت افزایش ضربان قلب و تنش عضلانی منعکس می شود.
از سوی دیگر قدری اضطراب، باعث بهتر شدن عملکرد می شود . اگر اضطراب نداشته باشید در امتحان فردا عملکرد خوبی نخواهید داشت. همچنین مضطرب بودن باعث می شود خودتان را برای مصاحبه شغلی آماده کنید.
خلاصه این که اضطراب موجب عملکرد اجتماعی، فیزیکی و عقلی می شود و عملکردتان در این حوزه ها را بهبود می بخشد. بدون اضطراب، کار چندانی نمیکردیم. ها وارد لیدل (۱۹۴۹) این ایده را برای اولین بار وقتی اضطراب را “سایه ی هوش نامید” مطرح کرد.
به نظر لیدل ، بین برنامه ریزی مشروح برای آینده توسط انسان و احساس آزارنده ی احتمال مشکل پیش آمدن، رابطه وجود دارد و این رابطه باعث می شود خود را آماده تر کنیم. به همین دلیل اضطراب یک حالت خلقی آینده گرا است. اگر بخواهید آن را در ظرف کلمات بریزید می توانید بگویید شاید مشکلی پیش بیاید و مطمئن نیستم بتوانم از عهده اش برایم ولی باید آماده ی امتحان کردنش باشم.
اما وقتی اضطراب تان بیش از حد زیاد باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ احتمالاً در امتحان رد خواهید شد چون نمی توانید روی سؤالات تمرکز کنید. وقتی خیلی مضطرب هستید، تمام فکرتان این می شود که اگر رد شوید، وحشتناک خواهد شد. به همین دلیل ممکن است مصاحبه را خراب کنید.آنچه اوضاع را بدتر می کند این است که اضطراب شدید معمولاً از بین نمی رود، یعنی حتی اگر بدانیم چیزی برای ترسیدن وجود ندارد، همچنان مضطرب می مانیم.
درمانگران و مشاورین ، بر اساس ویژگی های ذیل تعیین می کنند اضطراب فرد در حد اختلال مرضی هست یا خیر :
شدت بیش از حد: اضطراب مرضی معمولا فراتر از آن چیزی است که در یک موقعیت بخصوص انتظار می رود. برای مثال تجربه اضطرابی شدید هنگام پاسخ دادن به تلفن، رانندگی بر روی یک پل، لمس دستگیره درب، حاکی از سطح نابهنجاری از اضطراب است زیرا اینگونه اعمال در اکثر افراد اضطراب چندانی ایجاد نمی کـند.
تداوم : اضطراب مرضی، معمولاً بیشتر از حالات غیر مرضی طول می کشد. هر کسی گاهگاه دچار اضطراب می شود اما افراد دچار اضطراب مرضی، ساعت ها و روزهای پیاپی نگرانی را تجربه می کنند.
تداخل: اضطراب مرضی معمولاً با عملکرد شغلی یا تحصیلی، فعالیت های تفریحی، روابط خانوادگی و سایر فعالیت های روزمره تداخل ایجاد می کند. مثلاً برخی افراد دچار گذر هراسی(ترس مرضی از حضور در مکان های شلوغ)، خریدهای خود را ساعت ۳ صبح انجام می دهند تا با مردم روبه رو نشوند؛ برخی کیلومترها بیشتر رانندگی می کنند تا از روی یک پل بخصوص عبور نکنند و برخی افراد دچار اضطراب فراگیر ممکن است به دلیل نگرانی نتوانند بخوابند.
اضطراب ناگهانی یا وحشتزدگی: حملات وحشتزدگی خود به خودی و ناگهانی شایان توجهند و ترس از بروز حملات و حشتزدگی آتی یک ویژگی مشخص و مهم اختلالات اضطرابی است .
فراگیری: دراختلالات اضطرابی، ترس و اضطراب اغلب از موقعیت یا شیء بخصوص به طیف وسیعی از موقعیت ها،تکالیف، اشیاء یا افراد گسترش می یابد.
تفکر فاجعه بینی: افراد دچار اضطراب معمولاً به بدترین سناریوهای ممکن فکر می کنند. از آنجا که اضطراب همواره در برگیرنده نوعی پیش بینی است (مبادا….)، سبک تفکر در اختلالات اضطرابی به این سمت سوگیری دارد که تهدیدهای جدی را محتمل تر از حد واقعی برآورد می کند. برای مثال فرد دچار اختلال و حشتزدگی ممکن است به صورت خودکار فکر کند تنگی نفس پیدا کرده ام. مبادا خفه شوم و بمیرم. فرد که دچار اضطراب اجتماعی است، این فکر را دارد نکند مردم متوجه شوند مضطربم و از خود بپرسند که شاید من بیماری روانی دارم.
اجتناب: اکثر افراد دچار اختلالات اضطرابی تلاش می کنند با اجتناب از هر چیزی که اضطراب را در آنها برانگیزد، اضطراب شان را رفع یا دست کم کاهش دهند. برانگیزنده ها و آغازگرهای اضطراب می توانند شامل این موارد باشند: موقعیت های بخصوص (مغازه های شلوغ، رانندگی در بزرگراه، مکان های عمومی، گردهمایی ها، سالن های سینما)، افراد(افراد غریبه، افراد گذری، مراجع قدرت، افراد بیمار و غیره) یا اشیاء (پل، تونل، بیمارستان، برخی حیوانات). اجتناب گسترده ممکن است در کوتاه مدت اضطراب را کاهش دهد اما هزینه زیادی برای فرد در پی دارد. اجتناب باعث تداوم اختلال اضطرابی شده و سطح عملکرد روزمره فرد را کاهش می دهد.
از دست دادن امنیت یا احساس خونسردی: افراد دچار اختلال اضطرابی اغلب نسبت به دیگران احساس ایمنی یا امنیت کمتری دارند. هر چند این افراد ممکن است اقدامات زیادی برای احساس امنیت انجام دهند اما حس امنیت آنها کوتاه مدت است و احساس وحشت و تهدید آنها به زودی باز می گردد. آرامش یا حفظ خونسردی برای آنها بسیار دشوار است. در اختلالات اضطرابی فرد ممکن است اغلب اوقات احساس بی تابی بی قراری و سراسیمگی کند.
بدون نظر