تست-هوش-استنفورد

تست هوش استنفورد- بینه نسخه 5

تست هوش استنفورد-بینه، در سال ۲۰۰۳ توسط روید  ساخته شده و در سال ۱۳۸۵ توسط افروز و کامکاری استاندارد سازی شد.این نسخه توان ارائه ی هوش بهر در دامنه سنی ۲ تا ۸۵ سال را دارد.

تست هوش استنفورد – بینه نسخه 5 یکی از تست‌های هوش معتبر در دنیا است . این تست هوش با استفاده از آزمون‌های کلامی و غیر کلامی، توانایی شناختی افراد و در نهایت بهره هوشی آن‌ها را اندازه‌گیری می‌کند و ابزاری برای ارزیابی و کمی‌سازی بهره هوشی افراد است.

سوالات این آزمون از ساده به پیچیده مرتب شده‌اند و به طور کلی سطح دشواری آن‌ها بر اساس سن و شرایط فرد تعیین می‌شوند. هدف اصلی ایجاد این آزمون پیش‌بینی وضعیت تحصیلی دانش‌آموزان و بررسی استعداد تحصیلی آن‌ها می باشد.

این ابزار مشتمل بر دو حیطه کلامی و غیر کلامی ،بوده در هر یک از حیطه های نام برده پنج خرده آزمون استدلال سیال ،دانش، استدلال کمی، پردازش دیداری فضایی و حافظه فعال منظور گردیده است.

میانگین هر خرده آزمون ۱۰ و انحراف استاندارد آن ۳ می باشد. این ابزار توان ارائه ۸ هوش بهر شامل؛ استدلال ،سیال ،دانش استدلال کمی پردازش دیداری ،فضایی حافظه فعال، هوش بهر کلامی، هوش بهر غیر کلامی و هوش بهرکل را دارد.

در تدوین نیمرخ هوشی، باید پنج عامل را به عنوان عوامل سازنده هوش در نظر گرفت که به گونه ای دقیق تر در حیطه مفهوم سازی هوش، نظریه های مرتبط با هوش و از همه مهمتر روایی سازه و محتوایی مقیاسهای هوشی نسخه نوین -تهران استانفورد – بینه عنوان می شوند.

با این وجود در تدوین نیمرخ هوشی باید به عملکرد آزمودنی در عوامل پنجگانه سازنده ی هوش توجه خاصی را مبذول کرد. علاوه بر آن در تفسیر نیمرخ هوشی، باید به تفاوت های معنی دار بین عملکرد آزمودنی در عوامل پنجگانه هوش توجه نمود.

برای مثال در مواقعی که هوشبهر به دست آمده در عامل حافظه فعال از دیگر عوامل پایین تر باشد، می توان به شناسایی ناتوانی یادگیری حساس بود و تفسیر دقیق تری را پیرامون شناسایی ناتوانی یادگیری ارائه داد.

بررسی دقیق عوامل پنجگانه ی سازنده ،هوش از نقاط مثبت نسخه نوین هوش آزمای -تهران استانفورد بینه است که اطلاعات کاربردی را برای آزمونگران روان شناختی ارائه کرده و بسترهای مناسبی را برای شناسایی افراد استثنایی و گمارش در برنامه های آموزش و پرورش استثنایی فراهم می سازد.

استدلال سیّال به عنوان یکی از مهمترین عوامل سازنده ی هوش که برای اولین بار توسط اسپیرمن و پس از آن به وسیله ی کتل مطرح و نامگذاری شد، عنوان گردید.

استدلال سیّال توانایی حل مسائل و شناسایی روابط، با استفاده از استدلال قیاسی ، استقرایی و تمثیل است. فعالیتهای کلاسیک در این زمینه، نیازمند این است که آزمودنی بتواند قوانین بنیادی یا روابط اصلی را بین بخشهایی از اطلاعات که برای آزمودنی تازگی دارند فراهم سازد.

در این روند آزمودنی باید بتواند از موارد جزئی شروع کرده و به موارد عمومی تر دست یابد. در فعالیت استدلال قیاسی، به آزمودنی سرنخ های ارائه می شود و او باید بتواند به نتیجه گیری پرداخته و کاربردها یا موارد خاصی را مطرح سازد.

دانش به مجموعه اطلاعاتی اطلاق می شود که از طریق آموزشگاه، محل کار، در اجتماع یا محیط منزل به فرد انتقال می یابد. تمامی اطلاعات عمومی به نوعی در حیطه ی دانش قرار می گیرند.

کتل از این عامل، تحت عنوان هوش متبلور یاد کرده است. دانش به تمامی مباحث اکتسابی از قبیل خزانه ی لغت معطوف است که به حافظه ی بلندمدت نیاز داشته و در حافظه ی بلندمدت، اندوزش می شود.

“استدلال کمّی توانایی سروکار داشتن با ارقام و حل مسائل کمی که در حیطه ی توانایی محاسبات انجام می گیرد. با تأکید بر مسائل ارقامی و حل محاسبات پیچیده می توان نام دیگر استدلال کمی را دانش ویژه ریاضی در نظر گرفت که از طریق یادگیری آموزشگاهی توسعه می یابد.

در حیطه استدلال کمی، به محاسبات پیچیده ی ریاضی پرداخته می شود و تمامی محاسبات مرتبط با حل مسائل ریاضی برمبنای فرایندهای محاسبات بنیادی و به خصوص چهار عمل اصلی استوار است.

همچنین استدلال کمّی با فرایند استدلال نیز مرتبط است و آزمودنی باید پس از شناسایی روابط خاص در بین عناصر سازنده ی یک مسأله ،بتواند در حداقل زمان، پاسخ مناسبی را برای حل مسائل ریاضی عنوان کند.

“پردازش دیداری فضایی” در مواقعی که آزمودنی توانایی مشاهده ی الگوها را در راستای جهت گیری فضایی و کشف روابط نشان دهد.پردازش دیداری- فضایی با توانمندی تصویرسازی فضایی ،مرتبط است و هنگامی بروز می کند که شخص بتواند به یک یکپارچه نگری با تأکید بر قطعات متنوع محرک های دیداری برسد.

فعالیت هایی از قبیل تکمیل یک پازل، جهت یابی موقعیتی و جمع آوری موقعیت های مرتبط، به عنوان عناصر سازنده ی پردازش دیداری- فضایی، در نظر گرفته می شوند.

در حیطه پردازش دیداری – فضایی، بـایـد بـه هماهنگی رفتارهای – حرکتی با توانایی بینایی توجه کرد و الگوهای سگن در زمینه ی جایگزینی قطعات هندسی در یک صفحه چوبی را مدنظر قرار داد.

در سنین خردسالی، استفاده از صفحه قالب و جایگزین نمودن اشکال هندسی در یک صفحه چوبی به عنوان دستاوردی از برآورد تقریبی هوش، مطرح می شود.

بررسی جهت یابی و موقعیت یابی یک شخص در استفاده از مسیرهای جغرافیایی و محورهای شمالی جنوبی شرقی و غربی از جمله شاخص هایی است که برای پردازش هوش فضایی عنوان می شود.

حافظه فعال طبقه ای از فرایند حافظه که اطلاعات متنوعی را در حافظه بلندمدت اندوزش می کند و مورد بازبینی،ذخیره یا انتقال قرار می دهد.این دیدگاه توسط بادلی در سال ١٩٨٦ مطرح شد و امروزه به عنوان عنصر اساسی و سازنده ی هوش در یادگیری آموزشگاهی شناخته می شود .

به یاد آوردن کلمات آخر در جملات مطرح شده که به شش جمله طولانی نیز ارتقاء می یابد، توانایی بازیابی و به خاطر آوردن جملات مطرح شده و به یاد داشتن تعداد مکعب ها و ترتیب شان در ردیف های رنگی و به طور منظم ضربه زدن به آنها همه معرف حافظه ی فعال هستند.

حافظه فعال به عنوان یکی از عوامل سازنده ی هوش است که در مقیاس های پیشین از آن به عنوان حافظه کوتاه مدت و حافظه ی بلندمدت یاد می شد. علاوه بر آن حافظه کوتاه مدت و بلندمدت به عنوان عناصر متفاوت از هوش به شمار میروند؛ در حالیکه امروزه از حافظه فعال به عنوان عامل سازنده ی هوش یاد می شود.

حافظه فعال در فهم خواندن و اکتساب واژگان نیز مؤثر است و برخی اوقات در حل مسائل هندسی تأثیر می گذارد. از کاربردهای حافظه فعال می توان به تبدیل و دسته بندی اطلاعات در حافظه اشاره نمود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *